ای نجل جواد، ابن رضا، حضرت هادی |
بگرفته حسن بر تو عزا حضرت هادی |
یک عمر ستم دیـده ز جور «متوکل» |
در آینه صبح و مسا حضرت هـادی |
دل سوخته از طعنه و از زخم زبانها |
خونین جگر از زهر جفا حضرت هادی |
بردند همان شب که سوی بـزم شرابت |
چون از تو نکردند حیا حضرت هادی |
افسوس که کشتند تـو را از ره بیـداد |
بی جرم و گنه، قوم دغا حضرت هادی |
افسوس، به جور از حرم مادر و جدت |
گشتی تو غریبانه جدا حضرت هادی |
کس از غم ناگفتهات ای یوسف زهرا |
آگاه نشد غیر خـدا حضرت هـادی |
کشتند تو را در دل غربت، به چه جرمی؟ |
ای جان جهانت بـه فدا! حضرت هادی |
بزم می و خون دل و حبسِ ستم و زهر |
حق تو عجب گشت ادا حضرت هادی |
در ماتـم تـو ای خلف پـاک پیمبـر |
شد سامره چون کرب و بلا حضرت هادی |
"میثم" به تو و غربت تو اشک فشاند |
ای کشته بیجرم و خطا حضرت هادی |
"غلامرضا سازگار"
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شبکه قرآن و معارف سیما به نقل از خبرگزاری شبستان ، به چنین امری در روایات، اشاره شده است. و این یکی از لطف های بی کران خداوند به مؤمنین است. در این زمینه می توان به روایات ذیل اشاره کرد:
أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ مَنْ عَمِلَ سَیئَةً أُجِّلَ فـِیهَا سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ قَالَ أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَی الْقَیومُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ لَمْ تُکْتَبْ عَلَیهِ.
امام صادق علیه السلام فرموند: هر کس گناهى کند هفت ساعت از روز درباره آنها به او مهلت دهند پس اگر سه بار گفت: استغفر اللّه لذى لا اله الا هو الحى القیوم آن گناه بر او نوشته نشود.
أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ الْعَبْدُ الْمُؤْمِنُ إِذَا أَذْنَبَ ذَنْباً أَجَّلَهُ اللَّهُ سَبْعَ سَاعَاتٍ فـَإِنِ اسـْتـَغـْفـَرَ اللَّهَ لَمْ یـُکـْتـَبْ عـَلَیـْهِ شـَیءٌ وَ إِنْ مـَضَتِ السَّاعَاتُ وَ لَمْ یسْتَغْفِرْ کـُتِبَتْ عَلَیهِ سَیئَةٌ وَ إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیذَکَّرُ ذَنْبَهُ بَعْدَ عِشْرِینَ سَنَةً حَتَّى یسْتَغْفِرَ رَبَّهُ فَیغْفِرَ لَهُ وَ إِنَّ الْکَافِرَ لَینْسَاهُ مِنْ سَاعَتِهِ.
امام صادق علیه السلام فرموند: بنده مؤمن چون گناه کند خداوند او را هفت ساعت مـهـلت دهـد، پـس اگـر از خـدا آمـرزش خـواست چیزى بر او نوشته نشود و اگر این ساعت ها گـذشـت و آمـرزش نـخـواسـت گـنـاه نـوشـتـه شـود، و هـمـانـا مـؤ مـن پـس از بیست سال بیاد گناهش افتد تا از خدا آمرزش خواهد و خدا گناهش را بیامرزد، و کافر همان ساعت آنرا فراموش کند.
أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع یقُولُ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ یذْنِبُ ذَنْباً إِلَّا أَجَّلَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَإِنْ هُوَ تَابَ لَمْ یکْتَبْ عَلَیهِ شَیءٌ وَ إِنْ هُوَ لَمْ یفْعَلْ کـَتـَبَ اللَّهُ عـَلَیـْهِ سـَیئَةً فَأَتَاهُ عَبَّادٌ الْبَصْرِی فَقَالَ لَهُ بَلَغَنَا أَنَّکَ قُلْتَ مَا مِنْ عَبْدٍ یـُذْنـِبُ ذَنـْبـاً إِلَّا أَجَّلَهُ اللَّهُ عـَزَّ وَ جـَلَّ سَبْعَ سَاعَاتٍ مِنَ النَّهَارِ فَقَالَ لَیسَ هَکَذَا قُلْتُ وَ لَکِنِّی قُلْتُ مَا مِنْ مُؤْمِنٍ وَ کَذَلِکَ کَانَ قَوْلِی.
حضرت صادق علیه السلام که فرموند: هیچ مؤمنى نیست که گناهى را مرتکب شود جز اینکه خداى عزوجل هفت ساعت از روز باو مهلت دهد، پس اگر (در ایـن مـدت) توبه کرد چیزى بر او نوشته نشود، و اگر توبه نکرد، خداوند یک گناه بـر او بـنـویـسـد، پـس عباد بصرى نزد آن حضرت آمد و گفت: بما رسید که شما فرموده اید: هیچ بنده اى نیست که گناهى کند جز اینکه خداوند هفت ساعت از روز مهلتش دهد؟ فرمود: من چنین نگفتم بلکه من گفتم هیچ مؤمنى نیست و چنین بوده است گفته من.
البته حس و حال توبه بعد از گناه به این راحتی به انسان دست نمی دهد اگر کسی گناهی مرتکب شد تیرگی بر قلب او عارض می شود و ممکن است به سمت قهقرا برود و حالت توبه واقعی اگر دست دهد حالت خوشی است که زندگی شخص را زیر و رو می کند و این حالتی است که ذهن بسیاری از انسان های کمال جو را مشغول داشته است و شعرا نیز درباره آن اشعار فراوانی سرودهاند و از فقدان چنین حالی و خطر غفلت از یاد خدا افسوس خورده و هشدارها دادهاند. امامان ما نیز از آن سخن گفتهاند، تا جایی که اشک و آه و ناله و ندبه برای ابتلا به آن داشتهاند.
به تأخیر انداختن توبه بیماری خطرناک
به صراحت میتوان گفت: این بیماری واگیردار است و با کمترین بیتوجهی مانند خوره به جان انسان میافتد و به دیگران نیز سرایت میکند. سرعت شیوع این بیماری در بین تحصیل کرده ها بیشتر است. و به حدی این بیماری خطرناک و وحشتناک است که ائمه معصومین علیهم السلام: برای اعلام خطر و هشدار انسان در برابر آن از واژه ایاک استفاده کردهاند. این واژه در جایی به کار میرود که خطر جدی و نزدیک باشد؛ درندهای حمله کرده باشد، آتشی شعله کشیده باشد و یا خطری مهلک در حال وقوع باشد.
به گونهای که نیاز به اعلام خطر فوری و هشدار جدی پیدا شود تا بدین وسیله انسان به سرعت خود را از آن دور کند. نیز تسویف را در جایی به کار میبرند که دامنهی ویروس یک بیماری به سرعت در حال گسترش است ولی بیمار از معالجه آن تعلّل میورزد، از این رو به بیماری شدید هم تسویف گفتهاند؛ به جهت آن که سلامت به تأخیر افتاده است.
به عبارت دیگر بیماری تسویف وقتی دامنگیر انسان شود، کار امروز به فردا و کار فردا به پس فردا و … مؤکول میشود و عمر در سایه این بیماری به بطالت و وقت گذرانی کشیده میشود. در این هنگام انسان همیشه به دنبال وقت مناسبی برای انجام عمل خود بر میآید ولی هیچگاه آن وقت فرا نمیرسد. فرصتها به دنبال هم از دست میروند و گرانبهاترین سرمایه انسان که همانا عمر اوست در حالی به پایان میرسد که او توشهای از آن برنداشته است. دردناک تر آنجاست که انسان میتوانست آن فرصت را در راه خدا و برای خدا سپری کند.
گفت فردا بشنو این بانگ را نعرهی یا حسرتا واویلتا
تسویف کلید کید شیطان
تسویف کلید کیدهای شیطان برای بازداشتن از رشد و تکامل انسان است. کلیدی که شیطان با وعدههای بیاساس کار خیر را به تأخیر میاندازد. در کلمات نورانی امام علی علیه السلام آمده است که فریب خدعهها و نیرنگهای شیطان را نخورید که او درصدد است تا شما را به تسویف بکشاند، چرا که او در کمین هلاکت و نابودی شماست.
لاتغتروا بالمنی و خدع الشیطان و تسویفه فإن الشیطان عدوکم، حریص علی أهلاکم
امیرالمؤمنین با سرزنش کسانی که کار خیر را به موقع انجام نمیدهند، میفرماید: کل معالج یسأل الانظار و کل مؤجل یتحلل بالتسویف؛ کسانی که فرصت ندارند، به دنبال فرصتند و از خدا مهلت میطلبند تا بندگی و عبادت کنند و کسانی که فرصت دارند، با بهانه جویی کار را به تأخیر میاندازند.
امام علی علیه السلام یکی از معضلات جامعه اسلامی را مبتلا شدن علما و دانایان به این بیماری میداند و میفرماید: جاهلان شما به مرض زیاده روی و عالمان شما به بیماری تسویف گرفتارند؛ جاهلکم مزداد و عالمکم مسوف.این بیماری جامعه را از مرز اعتدال و توازن دور و به ورطه افراط و تفریط سوق میدهد.
کار را به وقت مناسب مؤکول کردن و به دنبال فرصت استثنایی و طلایی گشتن و بهانه تراشی در انجام عمل؛ بیماری است که در صورت شیوع آن جامعه به تعطیلی و تنبلی کشیده شده و در نتیجه به عقبماندگی تمدن اسلامی منجر میشود.
به عنوان نمونه اگر اصلیترین کار برای طلبه و دانشجو به بهانههای مختلف به تأخیر افتد؛ روزی به بهانه دلتنگی، روز دیگر به بهانهی وضعیت نابسامان اقتصادی و یک روز نیز به بهانه نامطلوب بودن شرایط مطالعه و …، و بالاخره با امید به این که یک روز مشکلات و معضلات حل میشود و دلتنگیها برطرف میگردد و امور اقتصادی سامان مییابد؛ فرصتها را یکی پس از دیگری از دست میدهد و عاقبت چارهای جز خارج شدن از حوزه و دانشگاه با دست خالی را ندارد. اما به راستی آیا روزی فرا خواهد رسید که از مشکلات و نابسامانیها و دغدغههای ذهنی و فکری خبری نباشد؟! هرگز!! وعدهی فردا و پس فردای تو انتظار حسرت آید وای تو
آنان که با این بیماری به مبارزه برخاستند و آن را علاج نمودند؛ به درجات بالای علمی و عملی رسیدند و آنها که در دامش گرفتار شدند، از هر نوع پیشرفت بیبهره و محروم ماندند. رمز فرمان به تعجیل در امر خیر در دستورات دینی ما، برای آن است که تأخیر آفت میآفریند و به دنبالش هزاران مانع باز دارنده میآید تا کار خیر به سامان نرسد. جدیت و تلاش علمی و عملی بزرگان و مدیریت زمان از سوی آن ها مدّعای ما را به ثبت میرساند.
بیان حکایتی از حالات امیرمؤمنان پیشوای حق بین ما بیانگر اهتمام آن امام همام به راه نداشتن تسویف در سیره و زندگی اوست. در یکی از شبها مال فراوانی را به محضرش آوردند، حضرت در همان لحظه فرمان تقسیم آنها را داد. بعضی از کسانی که در دام تسویف گرفتار بودند، عرض کردند: یا امیرالمؤمنین! الان شب است، این کار را به فردا مؤکول کن. امیرالمؤمنین که شتاب در امر خیر را نیکو میدانست، فرمود: آیا ضمانت میکنید که تا فردا زنده بمانم؟! در پاسخ گفتند: این امر به دست ما نیست. پس آن حضرت شمعی طلبید و شبانه خود اموال را تقسیم کرد و به صاحبانش که فقرا و ایتام بودند، رسانید.
ساقیا عزت امروز به فردا مفکن یا ز دیوان قضا خط امانی به من آر
امروزه
احساس افسرگی و دلگیری بیش از گذشته در بین مردم فراگیر شده است و تغذیه
نامناسب افراد افسرده باعث شده است تا دچار عود علائم افسردگی شوند.
افسردگی نشان از غلبه سردی و خشکی دارد و برای رهایی از آن باید نکاتی در تغذیه رعایت نمود که دوری کردن خوردن بیش از اندازه ترشیجات یکی از آن موارد می باشد. خوردن ترشیجات باعث ایجاد حالت رخوت و سستی در فرد می شود.
لذا این که می گویند “اگه ترشی نخوری یه چیزی می شی” منظور آن بوده است که حالت نشاط و چابکی و پر انرژی بودن خود را با خوردن ترشی به حالت رخوت و سستی تبدیل نکن تا همواره خنده به لبانتان بوده و از حالت اخم و تخم و دق دادن دیگران و بی حوصلگی دور باشید.
برای مفرح شدن حال افراد نیز خوردن روزانه یک استکان گلاب و همچنین دم کرده استخدوس و افتیمون و خوردن زعفران همراه برنج (هنگامی که در وعده غذایی برنج نیز باشد) نیز مفید است.
محال
است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد. سریان
فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این
فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است.
مطالب
زیر گزیده ای از توصیه ها و وصایای آیت الله سید علی قاضی (ره) است که به
شاگردان و اطرافیان خود فرموده اند و ما آن ها را به اختصار ذکر می نماییم.
باشد که کلامش چون صاعقه ای بر قلبمان بدرخشد و راهنمایمان در تاریکی ها
باشد.
نماز
شما
را سفارش می کنم به اینکه نمازهایتان را در بهترین و با فضیلت ترین اوقات
آنها به جا بیاورید و آن نمازها با نوافل، 51 رکعت است؛ پس اگر نتوانستید،
44 رکعت بخوانید و اگر مشغله های دنیوی نگذاشت آنها را به جا آورید، حداقل
نماز توابین را بخوانید [نماز اهل انابه و توبه هشت رکعت هنگام زوال است.]
مرحوم
علامه طباطبایی و آیت الله بهجت از ایشان نقل می کنند که می فرمودند: «اگر
کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند.»
مرحوم
آقای سید هاشم رضوی هندی می فرمایند: روزی یکی را به محضر آقای قاضی
آوردند که مثلا آقا دستش را بگیرد و راهنمایی اش کند. مرحوم آقای قاضی
فرموده بودند: «به این آقا بگویید که نماز را در اول وقت بخواند.» بعد
معلوم شد که آن آقا وسواس در عبادات داشته و نماز را تا آخر وقت به تأخیر
می انداخته است.
اما وصیت های دیگر، عمده آنها نماز است. می
فرمودند نماز را بازاری نکنید اول وقت به جا بیاورید با خضوع و خشوع. اگر
نماز را تحفظ کردید همه چیزتان محفوظ می ماند و تسبیح صدیقه کبری سلام الله
علیها که از ذکر کبیر به شمار می آید و آیت الکرسی در تعقیب نماز ترک
نشود.
دعا در قنوت نماز
آقای قاضی می فرمودند این دعا را در قنوت نماز بخوانید: «اللهم ارزقنی حبّک و حبّ ما تحبه، و حبّ من یحبّک، والعمل الذی یبلغنی إلی حبّک واجعل حبّک احبّ الاشیاء إلی.» خداوندا
محبت خود را و محبت کسانی را که دوست داری و محبت کسی که تو را دوست دارد و
عملی که مرا بسوی محبتت برساند را ؛ روزی ما بفرما و محبت خود را محبوب
ترین چیزها نزد ما قرار بده.
قرآن
آیت
الله نجابت می فرمودند: آیت الله میرزا علی قاضی به مرحوم آیت الله شیخ
علی محمد بروجردی (از شاگردان برجسته آقای قاضی) فرموده بودند که: «هیچ گاه
از قرآن جدا مشو و ایشان تا آخر عمر بر این سفارش آقای قاضی وفادار و
پایبند بود. هر وقت از کارهای ضروری و روزمره فارغ می شد، قرآن می خواند و
با قرآن بود.»
آقای سید محمد حسن قاضی می فرمایند: «چند سفارش ایشان عبارت است از: اول روخوانی قرآن، می فرمودند قرآن را خوب و صحیح بخوانید.
توصیه
دیگر ایشان راجع به دوره تاریخ اسلام بود. می فرمودند یک دوره تاریخ اسلام
را از ولادت حضرت پیغمبر(صلی الله و علیه وآله) تا 255 هـ.ق یا 260 هـ.ق
بخوانید. و بعد از عمل به این ها می فرمودند برو نمازشب بخوان!»
آیت
الله قاضی در نامه ای به آیت الله طباطبایی می فرمودند: «دستورالعمل،
قرآن کریم است؛ فیه دواء کل دواء و شفاء کل عله و دوا کل غله علماً و عملاً
و حالاً. آن قره العیون مخلصین را همیشه جلوی چشم داشته باشید و با آن
هادی طریق مقیم و صراط مستقیم سیر نمایید و از جمله سیرهای شریف آن قرائت
است به حسن صورت و آداب دیگر، خصوص در بطون لیالی...»
و نیز: «بر
شما باد به قرائت قرآن کریم در شب با صدای زیبا و غم انگیز، پس آن نوشیدنی و
شراب مۆمنان است. تلاوت قرآن کمتر از یک جزء نباشد.»
نماز شب
«اما
نماز شب پس هیچ چاره و گریزی برای مومنین از آن نیست، و تعجب از کسی است
که می خواهد به کمال دست یابد و در حالی که برای نماز شب قیام نمی کند و ما
نشنیدیم که احدی بتواند به آن مقامات دست یابد مگر به وسیله نماز شب.»
علامه
طباطبایی می فرمودند: «چون در نجف اشرف برای تحصیل مشرف شدم، از نقطه نظر
قرابت و خویشاوندی گاه گاهی به محضر مرحوم قاضی شرفیاب می شدم تا یک روز در
مدرسه ای ایستاده بودم که مرحوم قاضی از آن جا عبور می کردند. چون به من
رسیدند، دست خود را روی شانه من گذاردند و گفتند: ای فرزند! دنیا می خواهی
نماز شب بخوان، آخرت می خواهی نماز شب بخوان!»
حاج سید هاشم حداد می
فرمودند: «مرحوم آقا خودش این طور بود و به ما هم این طور دستور داده بود
که در میان شب وقتی برای نماز شب برمی خیزید، چیز مختصری تناول کنید، مثلاً
چای یا دوغ یا یک خوشه انگور یا چیز مختصر دیگری که بدن شما از کسالت
بیرون آید و نشاط برای عبادت داشته باشید.»
توسل به ائمه أطهار (علیهم السلام)
آیت
الله سید علی آقا قاضی در یکی از نامه هایش چنین مرقوم فرمودند: «.... و
تمام طرق .... توسل به ائمه أطهار(علیهم السلام) و توجه تام به مبدأ است.
چونکه صد آمد، نود هم پیش ما است. با دراویش و طریق آنها کاری نداریم.
طریقه، طریقه علما و فقها است، با صدق و صفا.»
توسل به حضرت سیدالشهدا (علیه السلام)
محال
است انسانی به جز از راه سیدالشهدا علیه السلام به مقام توحید برسد. سریان
فیوضات و خیرات از مسیر حضرت سیدالشهدا علیه السلام است و پیشکار این
فضیلت هم حضرت قمر بنی هاشم ابالفضل العباس علیه السلام است.
دعا برای فرج امام زمان (علیه السلام)
از
آن چیزها که بسیار لازم و با اهمیت است دعا برای فرج حضرت حجت ـ صلوات
الله علیه ـ در قنوت نماز وتر است بلکه در هر روز و در همه دعاها.
دل هیچ کس را نرنجانید!
دیگر
آن که، گر چه این حرفها آهن سرد کوبیدن است، ولی بنده لازم است بگویم
اطاعت والدین، حسن خلق، ملازمت صدق، موافقت ظاهر با باطن و ترک خدعه و حیله
و تقدم در سلام و نیکویی کردن با هر برّ و فاجر، مگر در جایی که خدا نهی
کرده. الله الله الله که دل هیچ کس را نرنجانید!
رفع ناراحتی های روحی
آن
مرحوم در هنگام اضطراب و ناراحتی های روحی، خواندن این کلمات را سفارش می
کردند: «لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الحمد و له الملک و هو علی کل
شیء قدیر، أعوذ بالله من همزات الشیاطین و أعوذ بک ربی من أن یحضرون إن الله هوالسمیع العلیم: هیچ معبودی جز خداوند یکتای بی شریک وجود ندارد و ستایش و حکومت مخصوص اوست و او بر هر کاری تواناست. از وسوسه های شیاطین به خدا پناه می برم و به تو پناه می برم ای پروردگارم از این که نزد من حاضر شوند. همانا خداوند شنوا و داناست.»
حق الناس
آیت
الله نجابت نقل می کند: وقتی که بنده مشرف شدم خدمت ایشان فرمودند: «هر
حقی که هر کس بر گردن تو دارد باید ادا کنی. خدمت ایشان عرض کردم: مدتی قبل
در بین شاگردهایم که نزد بنده درس طلبگی می خواندند، یکی خوب درس نمی
خواند. بنده ایشان را تنبیه کردم. اذن از ولیّ او هم داشتم در تربیت. در
ضمن این جا هم نیست که از او طلب رضایت کنم. می فرمودند: «هیچ راهی نداری،
باید پیدایش کنی. گفتم آدرس ندارم، گفتند باید پیدا کنی.
آقای
قاضی فرمودند: هر حقی که برگردنت باشد تا ادا نکنی باب روحانیت، باب قرب،
باب معرفت باز شدنی نیست. یعنی این ها همه مال حضرت احدیت است. و حضرت
احدیت رضایت خود را در راضی شدن مردم قرار داده است.»
منبع: تبیان
رازهای پنهان در دلار های آمریکا
بی شک باید سمبولیسم و نماد
گرایی را جز لاینفک جریان فراماسونری دانست جریانی که موجودیت آن بیش از هر
تمدن دیگری با پاگانیسم مصر باستان گره خورده است .
اصولا صحبت از نماد گرایی ماسونی
نه در این مجال بلکه خود فرصتی مفصل می طلبد اما آنچه قصد دارم در این
جستار به آن بپردازم صرفا نماد گرایی این جریان در دلار آمریکاست که به طرز
شگفت انگیزی گویا مرامنامه و مانیفست یهودی– فراماسونری آنهاست تا وسیله
ای برای داد و ستد.
ششم ژوئیه سال ۱۷۸۵ کنگره آمریکا ( که در آن زمان، تنها یک مجلس بود) به اتفاق آراء دلار«« Dollar را واحد پول آن کشور قرار داد.
پیش از استقلال ایالات متحده یعنی در ۴ ژوئیه ۱۷۷۶ ، پول انگلستان (لیره) در ۱۳ مهاجر نشین انگلیسی آمریکای شمالی رایج بود.
در جریان انقلاب، آمریکائیان سکه
نقره ای اسپانیا به نام «دلار» را که در مکزیک رایج بود وسیله داد و ستد
قرار داده دادند و به همین دلیل نام پول ملی خود را «دلار» گذاشتند.
سکه دلار نقره ای از قرن چهاردهم
بیش از سه قرن به نام «تالرThaler، دالر، تلار و دلار» در اروپا رایج بود
که اسپانیایی ها آن را حفظ کردند و به مستعمرات خود در قاره آمریکا منتقل
ساختند.
اس با خط عمودی« $ » که علامت بین
المللی دلار است نیز از اسپانیایی ها اقتباس شده که پول خود را با علامت P
(پی) مشخص می کردند و این «P» در آمریکای شمالی به تدریج و در جریان نوشتن
به شکل «$» درآمد.
روند گنجاندن نمادهای یهودی – ماسونی در اسکناس ۱ دلاری ختم نگشت و تمامی اسکناسهای بعد از آن نیز از این امر مستثنا نبودند.
اما اسکناس ۱ دلاری به عنوان
نخستین اسکناس و از طرفی دیگر به لحاظ تعدد نشانه های ماسونی از اهمیت ویژه
ای برخوردار است که کشف رمز از آن نیات پشت پرده و مخوف طراحان نظم نوین
جهانی را آشکار می سازد. پیش از پرداختن به این مسئله توضیحی اجمالی راجع
به برخی اعداد مقدس ماسونها را لازم می دانم .